مددکاری اجتماعی و آسیب شناسی

کاهش آسیبهای اجتماعی و توانمند سازی  و آموزش

مرتضی عامری قدم دوم سئوال 12 الی 21

مجتبی دشتی
مددکاری اجتماعی و آسیب شناسی کاهش آسیبهای اجتماعی و توانمند سازی  و آموزش

مرتضی عامری قدم دوم سئوال 12 الی 21

برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی

مرتضی عامری

12. آیا موانعی بر سر راه من وجود دارند که ایمان آوردن را برایم مشکل می‌سازند؟ آنها چه هستند؟

ترس یکی از موانع بزرگ است. ترس اساس و ریشه‌ي بیماری اعتیاد است که هزار و یک ضعف را به دنبال دارد که همگی روند ایمان‌آوری را با مشکل مواجه می‌کند. موانعی دیگری هم وجود دارند که فرایند ایمان‌آوری را برای ما مشکل می‌کنند که عبارتند از: نداشتن امید و باور ـ تجربه‌ي گذشته و باورهای قدیمی ـ توقع زود حل شدن مشکلات ـ خودخواهی ـ کوته‌نظری ـ ناآگاهی ـ عدم اعتماد به خداوند و دیگران ـ خودمحوری ـ قضاوت ـ عدم پذیرش ـ غرور ـ لذت‌جویی و ...

13. جمله‌ي به مرور ایمان آوردیم برای من چه مفهومی دارد؟

مفهومش این است که قرار نیست یک‌باره به چیزی ایمان بیاوریم، برای ایمان‌آوری سلسله مراحلی وجود دارد. این جمله مرا از جنگ با خود دور می‌کند این یعنی اینکه سلامت عقل یک فرایند است نه یک اتفاق. یعنی اینکه به خود فرصت بدهم و صبور باشم تا شواهد عینی بيشتري در ذهنم ظاهر بشود، به یقین برسم و از یقین به ایمان كه ایمان‌آوری يك فرایند است و انتهایی هم ندارد و همان نوری‌ست که درون قلب ما روشن می‌شود و تا آخرین لحظه‌ي عمر یک روند رو به تکامل است. .( منبع قسمتی از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی چاپ دهم@socialpathologist)

مرتضی عامری

https://s6.uupload.ir/files/fdgg_8gkv.png

14. آیا هرگز به چیزی ایمان داشته‌ام بدون اینکه برای اثبات آن چیز دلیل و مدرک مشهودی وجود داشته باشد؟ آن چگونه تجربه‌ای بود؟

بله ـ روند ایمان‌آوری از عقل و منطق و روشن‌بینی سرچشمه می‌گیرد. به طور مثال صدقه دادن، اسپند دود کردن، خدمت کردن، نفرین کردن، تخم‌مرغ شکستن، قربانی کردن، از زیر قرآن رد شدن، جادو، سفره انداختن و به خیلی چیزهای دیگر ایمان داشتم که البته فواید و دلایل علمی تعدادی از آنها بر مفید بودنشان به اثبات رسیده است. اما چه خوب و چه بد، من بدون اثبات و دلیل به آنها ایمان داشتم. به هر چیز ایمان بیاورم مطمئناً در زندگی‌ام تاثیر خواهد داشت و این ایمان یک روزه اتفاق نخواهد افتاد. اگر به چیزی بدون اثبات آن و بدون مدرک و سند ایمان بیاورم، تنها دلیل آن، نبود سلامت عقل ماست.

15. چه تجربه‌هايي از دیگر معتادان در حال بهبودی در مورد فرایند ایمان‌آوری شنیده‌ام؟ آیا هیچ یک از آنها را در زندگی خود امتحان کرده‌ام؟

(شخصی) گاهي می‌گفتند اگر زبانی و در عین شک و تردید هم شده حضور خداوند را تصدیق کن، به مرور زمان و مراتب رشد به این باور و ایمان دست پیدا خواهی کرد.در قرآن خوانده بودم ای کسانی که ایمان آورده‌اید ایمان بیاورید (یا ایها الذین آمنوا امنو ...). درک این مطلب برای من خیلی مشکل بود ولی به مرور در زندگی خود به اجرا گذاشتم یا اینکه در انجیل آمده بخواهید، به شما داده خواهد شد. درک اینکه من بخواهم و به من داده خواهد شد، برای من سخت است چه برسد به ایمان‌آوری یا اینکه نوشته شده بپرسید به شما پاسخ داده خواهد شد، با ایمان هر کار غیرممکن خواهد شد و چیزی فراتر از یک معجزه رخ خواهد داد. هر کدام از ما با قطع مصرف نشانه‌ای هستیم از فرایند ایمان‌آوری که گاهی اوقات که به دیگران می‌گوییم درک آن برای آنها مشکل‌ است. .( منبع قسمتی از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی چاپ دهم@socialpathologist)

مرتضی عامری

16. به چه چیز ایمان دارم؟

به چیزی که درون ماست و قابل رویت نیست، نیرویی که تا به حال برای من شر نخواسته و این من بودم که با رفتارم منتهی به شر و نیستی شدم، ایمان به اینکه روزی به جایگاه اصلی خود می‌رسم، ایمان به حضور خداوند که هر چقدر قلب من وسعت پیدا کند او هم وسعت خواهد یافت، من، حجم و گنجایش کمی دارم باید وسیع گردم، ایمان به قدرت و انرژی که برای من نامحدود است. فرایند ایمان‌آوری و بهبودی یک سفر بی‌پایان است، یک مسير است نه مقصد و یک پروژه. امروز ایمان دارم که به مرور سلامت عقل به من بازخواهد گشت ایمان به اصول برنامه، ایمان دارم که همه چیز را نمی‌دانم ایمان دارم که بیماری فعال من کشنده، درمان‌ناپذير و پیشرونده است و کنترلی ندارد. ایمان به مشورت کردن دارم و خیلی چیزهای دیگر.

17. ایمان من از شروع بهبودی‌ام چگونه رشد کرده است؟

ایمان من از شروع بهبودی‌ام با درک جدیدی که نسبت به زندگی پیدا کردم، فکر و ایده‌های نو، و وقتی چیزهایی را که آموختم در زندگی به اجرا گذاشتم، با پذیرفتن خود، با اقرار کردن شروع به رشد کرد.

با اعتماد به دوستان بهبودی و راهنما و توجه به این نکته که جریان بهبودی یک فرایند روحانی است ، ایمان در درونم استارت زده شد. باور کردم و ایمان آوردم که سلامت عقل به من بازخواهد گشت، ایمان آوردم خداوند هست و او مرا یاری خواهد کرد ایمان آوردم که این اتفاقات زندگی کار من نیست و از او خواهش کردم بیشتر حضور پیدا کند. خوب گوش دادم و سعی کردم انجامشان بدهم، با کنار گذاشتن باورهای قدیمی و اقدام به تمرین روشن‌بینی نمودم، چشمانم را باز کردم و به دنبال تاثیر خداوند گشتم، سعی کردم به اصول انجمن گوش کنم و عمل نمایم و تواضع داشته باشم و بدانم جزيی از کل هستم امیدوار باشم ایمان بیاورم چون به هر چیزی که امیدوار باشم و به آن ایمان داشته باشم به آن دست خواهم یافت و امید و ایمان دارم که خداوند در زندگی من حضور دارد و در جریان است.

18. آیا من برای پذیرش نیروی الهی در خودم مشکل دارم؟

معنی پذیرش نیروی برتر یعنی پذیرفتن بدون چون و چرا. گاهی اوقات با پذیرش بدون چون و چرا نسبت به نیروی برترم مشکل دارم. چرا که در اکثر اوقات این که خداوند (نیروی برترم) چه سرنوشتی برای من رقم خواهد زد برگرفته از دنیای ناشناخته‌های من است با پذیرش آن مشکل خواهم داشت. چرا که من دوست دارم سرنوشتم طبق میل و خواسته‌های من باشد و نمی‌خواهم بفهمم که هر چه برای من در نظر گرفته شده، بهترین است و ترس‌های خودمحورانه موجب دور شدن من از او می‌شود با پذیرش خداوند در جنگ با او نخواهم رفت و با صلح و آرامش زندگی خواهم کرد. با درک قدرت بیماری و اعلام عجز و ناتوانی آماده می‌شویم تا حضور یک نیروی برتر از خودمان را بپذیریم.

19. بعضی از چیزهایی که قدرتمندتر از خودتان هستند را نام ببرید؟

مجموعه از خوب‌ها و بدها که عبارتند از:

خداوند، نیروی بیماری اعتیاد، قدرت شفابخش دعا و نیایش، گروه همدردان، قدرت وسوسه، مصرف‌کننده، اصول نهفته در قدم ها و سنت‌ها، خیلی از انسان‌ها که از لحاظ جسمی، فکری اقتصادی از ما قدرتمندترند، در كل هر آن‌چه که من در مقابل آن عاجز و ناتوانم و هر چیز که قدرت و توان انجام آن را ندارم و دیگران به انجام می‌رسانند از من قدرتمندتر هستند. .( منبع قسمتی از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی چاپ دهم@socialpathologist)

مرتضی عامری

20. آیا خداوند می‌تواند به من کمک کند تا پاک بمانم؟ چگونه؟

بله ـ همین طور که تا به امروز اتفاق افتاده با حضور در جلسات پیام او را می‌شنوم، از طریق انسان‌ها از طریق الهام و شهود و می‌تواند در جریان کارکردقدمها نهفته باشد و خیلی چیزهای دیگر، به شرطی که من اجازه‌ي فعالیت را به او بدهم و با روشن‌بینی به دنبال راهی دیگر باشم. باورهای قدیمی و غلط خود را تغییر دهم، قدم‌ها را کار کنم و راهنما داشته باشم. مهم این است که ما این را باور کنیم که او می‌تواند به ما کمک کند تا پاک بمانیم. او باید آنقدر قوی باشد که با کمک خواستن از این همه دغدغه و وسوسه‌های فکری رها شویم. قطع مصرف یک اتفاق روحانی بسیار بزرگ است که بايد قدرش را بدانیم و بفهمیم که هیچ کدام از ما نبوده‌ایم که تا به امروز پاک ماندیم. تنها او می‌تواند به ما کمک کند تا پاک بمانیم.

21. آیا خداوند می‌تواند به من کمک کند تا بهبود پیدا کنم؟ چگونه؟

او همیشه حاضر است من باید تمایل داشته باشم و تمایل من بستگی از درک و برداشت و عملکرد و هم‌چنین باور من از نیروی برتراز خود دارد. بهبودی یعنی چگونگی عملکرد و استفاده از اصول روحانی در زندگی. اصل روحانی تمایل که توام با حرکت است به من کمک خواهد کرد. با کمک گرفتن از نیروی برتر می‌توان بهبود پیدا کرد، تسلیم، صداقت، تواضع و فروتنی، مشورت و اعتماد اصولی هستند که می‌توانند به ما کمک کنند.

بهبودی کامل یعنی ایمان کامل، بهبودی یعنی بهتر بودن از قبل. ما از طریق اصول روحانی نهفته در قدم‌ها و سنت‌ها، باید تغییر کنیم به سمت مثبت‌ها و در نهایت ایمان بیاوریم، ایمانی که روز به روز بیشتر می‌شود و قدرتی به من می‌دهد که اصول را به اجرا درآورم و من در حد توانم تلاشم را خواهم کرد که این اصول را به اجرا بگذارم.


برچسب‌ها: مرتضی عامری , مجتبی دشتی , اعتیاد , بهبودی

تاريخ : جمعه یازدهم اسفند ۱۴۰۲ | 14:6 | نویسنده : مجتبی دشتی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.