برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی
22. چه شواهدی دارم که خداوند در زندگی من کارکرد دارد؟
نظم موجود کاينات بهترین شاهدی که خداوند در زندگی من وجود دارد، همین که امروز پاکم و نیاز به مصرف مواد ندارم، پذیرش خودم و زندگی به همان صورتی که هست، اینکه خودم را یک انسان مثل انسانهای دیگر میبینم، با هیچ کس و محیط اطرافم جنگ ندارم، شهامت بازگو کردن افکار و احساسات بد و مخرب را پیدا کردهام، دست برداشتن از خودخواهی، سعی در رسیدن به تعادل دارم، کمتر شدن کارهای ناعاقلانه، برگشتن حس اعتماد، زنده شدن باورهای جدید، هدفمند و با برنامه شدن، دعا کردن، و ترازنامه نوشتن، مشورت و خدمت کردن، خسارت نزدن به خود و اطرافیان، و انجام ندادن بعضی از اعمال منفی که دلیل انجام دادنش را نمیدانم، و خیلی از اتفاقات که دلیل منطقی برای آن وجود ندارد مثل برطرف شدن میل و وسوسه مصرف و خیلی چیزهای دیگر.
23. خداوند چه مشخصهای ندارد؟
زودرنج، مجازاتگر، عجول، زشت، کینهتوز، احساساتی، ظالم، جبار، مادیگر، نامنظم، سختگیر، حقیر، تلافیکن، ضعیف، دروغگو، خسیس، نظرتنگ نیست و در حد و اندازهي فکر کوچک من هم نیست.
24. خداوند چه مشخصهای دارد؟
هیچ یک از صفتهاي پسندیده تضادی با او ندارد. خداوند هر آنچه را گفته، خود به عنوان مشخصه دارد، هدایتگر و حمایتکننده است، عاشق و مهربان و صادق است و هیچ توقع و انتظاری در قبال تمام نعمتها و مواهبی که به من ارزانی داشته ندارد. دوستی واقعی است و پوشاننده عیبهاست، بینهایت بزرگ است، آگاه، دلسوز، رحمان و رحیم است، امين اسرار است، مدیر و مدبر است و همانطور که هستم مرا پذیرفته است و در اصل مهمترین مشخصهي او این است که او میتواند میل و وسوسهي مواد مخدر را از من بگیرد و سلامت عقل را به من بازگرداند و این چیزی است که من در مسیر بهبودی به آن نیاز دارم.
25. چند مثال به عنوان نمونههایی از داشتن سلامت عقل بنویسید.
دست برداشتن از مصرف مواد مخدر و اطاعت از احساسات ناشناختهام، مشورت کردن، دیدن نکتههاي منفی و رفتار و اعمالم، در نظر گرفتن جنبههای مختلف کار قبل از اقدام و عمل، تعادل نسبی در زندگی، انجام ندادن کارهای غیرقانونی، عدم حضور در محلهایی که رفتار غیرقانونی حاکم است، و مکان مصرف، گذشتهي تلخ را تجربه نمیکنم، بهموقع سر کار حاضر میشوم و برای رسیدن به اهدافم تلاش میکنم، دست برداشتن از تصورات باطل و انحراف فکری، امروز تلاش میکنم تا باورهای قدیمی را تغییر دهم و به سمت اعتدال پیش بروم.
26. چه تغییراتی در افکار و رفتار من نیاز است تا سلامت عقل به
من بازگردد؟
اول اینکه خود را از محوریت زندگی کنار بکشم و خدا را محور زندگی قرار دهم و این را بدانم هر چقدر هم که اطلاعات داشته باشم باز یک انسان هستم و پاسخ تمام سوالات دنیا را نمیدانم. از نظر فكري لازم است: 1ـ افكار منفي و خودمحورانه را تغيير دهم 2ـ فكر انحرافي و فكر انتخابي را تغيير دهم. 3ـ افكار جنسي را تغيير داده و اصل روحاني روشنبيني را تمرين كنيم.4ـ باورهاي روحاني را جايگزين باورهاي غلط گذشته كنم.5ـ تمام افکار خود را در طول روز با شخص مورد اعتمادم بازگو کنم.
از نظر رفتاری لازم است: 1ـ تمرین به خدمت و تغییر افکار پوسیدهي گذشته که به خود میگفتم آن چه را که داری حفظ کن تا بیشتر شود و خود را از کمک فکری معنوی دیگران محروم میکردم ولي الان به خود ميگويم كه باید طبق عادتهای قدیمی عمل نکنم تا سلامت عقل به من بازگردد. 2ـ تمایل داشته باشم و عملکرد از خود نشان دهم.3ـ برای گرفتن یک تجربه جدید در زندگی و عمل کردن نسبت به آن دریچهي افکارم را باز بگذارم 4ـ خدمت کنم.
27. امروز در چه قسمتهایی از زندگیام نیاز به سلامت عقل دارم؟
در مورد آگاهی از خودم، رفتارم با اطرافیانم، مردم، همسر، فرزندان، والدین، راهنما، رهجو، خدماتم و همچنین برای درک و پذیرش بیماری، ضعفها و کمبودها، من فکر میکنم در تمام مراحل زندگی نیاز به سلامت عقل دارم، چون با داشتن این ابزار مطمئن و دیدگاه معقول ترسی از دنیای اطرافم نخواهم داشت و حتی در مورد رابطهي آگاهانه با خدا نیاز به سلامت عقل دارم و با رفتار و افکار سالم ارادهي خدا را در زندگیام جاری خواهم ساخت.
28. برگشت سلامت عقل به چه دلیل یک فرایند میباشد؟
چون از دست دادن سلامت عقل من طی یک فرایند و به مرور اتفاق افتاده، برگشت آن نیز به همین صورت است و یک شبه اتفاق نمیافتد. فرایند یعنی گذراندن سلسله مراحلی تا رسیدن به هدف مشخص یا محصولی «رسیدن به هدف ولی ارضا نشدن و دوباره حرکت کردن». هر فرایندی نیاز به زمان دارد چرا که به آرامی اتفاق میافتد و سال به سال تغییر آن را در زندگی احساس میکنیم، مثل پیدا کردن آرامش و سلامت عقل نسبی تا به امروز.
29. کارکرد باقی قدمها چگونه کمک خواهد کرد تا سلامت عقل به من باز گردد؟
برای برگشت سلامت عقل باید که به مرور ایمان بیاورم. کار کردن بقیه قدمها زمینهي اعتماد و ایمانآوری را برای ما به راحتی فراهم میکند. میان من و خدا حايلی هست که با کارکرد قدمهای بعدی این حايلها برداشته خواهد شد و من به او نزدیکتر خواهم شد. مطمئناً سلامت عقل با حضور خداوند باز خواهد گشت و ایمان من نسبت به این مساله بیشتر خواهد شد، با کارکرد قدمها تعادل بیشتری در زندگی خواهم داشت، آگاهی من بالا خواهد رفت؛ چرا که من هر ضربهای که خوردم از عدم آگاهی خود خوردهام.
30. سلامت عقل چگونه در طول دوران بهبودی به من بازگشته است؟
هرگاه فکری که به سر میزد قبل از اقدام و عمل آن را به مشورت گذاشتم و در راستای انحراف فکری سهم خود را برای رهاییاش انجام دادم و همان طور که تیتر قدم دوم گفته برای من هم به مرور اتفاق افتاده، به صورت نسبی یاد گرفتم و با کارکرد قدمها و مشورت کردن و باز کردن دریچهي افکارم به روی ناشناختهها چیزهای جدیدی یاد گرفتم که در صحت و سلامت عقل من تاثیر داشت و همچنین با استفاده از اصل تواضع و فروتنی، عدم تکرار اشتباهات، و قبل از انجام کار دیدن تمام صورتهاي مساله، رعایت تمام اصول برنامه در حد توانم از سلامت عقل استقبال نمودم.
برچسبها: مرتضی عامری , مجتبی دشتی , اعتیاد , بهبودی