مددکاری اجتماعی و آسیب شناسی

کاهش آسیبهای اجتماعی و توانمند سازی  و آموزش

مددکاری اجتماعی و آسیب شناسی | فرزندپروری

مجتبی دشتی
مددکاری اجتماعی و آسیب شناسی کاهش آسیبهای اجتماعی و توانمند سازی  و آموزش

پورنوگرافی توسط کودکان

تماشای فیلم های پورن توسط کودکان

تماشای فیلم های پورن توسط کودکان می تواند به آسیب های روانی و اجتماعی متعددی منجر شود. برخی از این آسیب ها شامل موارد زیر است:

1. تصور نادرست از روابط جنسی : فیلم های پورن معمولا تصویری غیرواقعی و اغراق آمیز از روابط جنسی و عواطف انسانی ارائه می دهند. کودکان ممکن است نتوانند تفاوت بین واقعیت و تخیل را درک کنند و انتظارات نادرستی از روابط داشته باشند.

2. تاثیر بر خودپنداری : تماشای پورن می تواند تاثیر منفی بر تصور فرد از بدن خود و بدن دیگران بگذارد، و ممکن است منجر به مقایسه های نامناسب و احساس عدم کفایت شود.

3. تروما و اضطراب : محتویات خشن و غیرقابل قبول در برخی فیلم های پورن می تواند باعث اضطراب، ترس و حتی بروز تروما در کودکان شود.

مجتبی دشتی

4. اختلالات اجتماعی : کودکان ممکن است به جای یادگیری نکات مثبت اجتماعی و عاطفی، الگوهای نادرستی از رفتار اجتماعی و عاطفی را از پورن بیاموزند، که می تواند بر روابط بین فردی آنها تاثیر منفی بگذارد.

5. سوءاستفاده و خشونت : برخی فیلم های پورن شامل عناصر خشونت آمیز هستند که ممکن است به ایجاد و تقویت رفتارهای خشونت آمیز یا سوءاستفاده جنسی منجر شوند.

6. افزایش میل جنسی زودرس : مواجهه با محتوای جنسی در سنین پایین می تواند منجر به تمایلات جنسی زودرس و مشکلاتی در کنترل میل جنسی گردد.

برای کاهش این آسیب ها، اطلاع رسانی، گفتگو با کودکان در مورد مسائل جنسی به شکلی سالم و سازنده، و نظارت بر محتوای مصرفی آنها اهمیت دارد. والدین و معلمان باید به طور فعال در این زمینه ها مشارکت کنند.

محافظت از کودکان در برابر محتوای مستهجن و نامناسب از اهمیت بالایی برخوردار است. در اینجا راهکارهایی برای کمک به این هدف ارائه می شود:

مجتبی دشتی

1. آموزش و گفتگو: با کودکان خود در مورد محتوای مناسب و نامناسب صحبت کنید. به آنها بیاموزید که چرا برخی محتواها نادرست هستند و چگونه می توانند آنها را شناسایی کنند.

2. تنظیمات حریم خصوصی: در دستگاه ها و پلتفرم های آنلاین از تنظیمات حریم خصوصی و فیلترها استفاده کنید. بسیاری از نرم افزارها و ابزارهای آنلاین قابلیت فیلتر کردن محتوای نامناسب را دارند.

3. برنامه های فیلترینگ: از نرم افزارهای فیلترینگ وب استفاده کنید که می توانند محتوای ناخواسته را شناسایی و مسدود کنند. برخی از این برنامه ها قابلیت گزارش دهی نیز دارند.

استفاده از نرم افزارهای کنترل والدین:

- نرم افزارهایی مانند Net Nanny، Norton Family و Qustodio می توانند به شما کمک کنند تا محتوای نامناسب را کنترل کرده و زمان استفاده از دستگاه ها را محدود کنید.

- به صورت فعال بر فعالیت های آنلاین کودکان خود نظارت کنید. نه تنها با استفاده از نرم افزارهای کنترل، بلکه با گفتگو درباره تجربیات و فعالیت هایشان.

- بیشتر پلتفرم ها و شبکه های اجتماعی دارای تنظیمات حریم خصوصی و فیلتر محتوا هستند. این تنظیمات را بررسی و فعال کنید.

- با استفاده از فیلترهای DNS مانند OpenDNS می توانید محتوای نامناسب را در سطح شبکه مسدود کنید.

- پیش از نصب هر برنامه یا بازی، نقدها و امتیازات آن را بررسی کنید تا مطمئن شوید مناسب سن فرزندتان است.

4. نظارت بر فعالیت ها: به طور منظم بر فعالیت های آنلاین کودکان خود نظارت کنید. این کار می تواند شامل بررسی تاریخچه مرورگرها و گفتگو با فرزندتان در مورد تجربیات آنلاین شان باشد.

5. ایجاد محدوده زمانی: زمان استفاده از دستگاه های دیجیتال را محدود کنید. تعیین زمان های خاص برای استفاده از اینترنت و بازی های ویدیویی می تواند بهره وری بیشتری ایجاد کند.

6. تشویق به فعالیت های دیگر: کودکان را تشویق کنید تا در فعالیت های غیر آنلاین مانند ورزش، هنر یا مطالعه کتاب های مناسب سن خود شرکت کنند. این کار می تواند زمان کمتری برای دسترسی به محتوای نامناسب فراهم کند.

7. مدل سازی رفتار: با رفتار خود به کودکان نشان دهید که چگونه به محتوای آنلاین نزدیک شوند. استفاده معقول و مسئولانه از فناوری از طرف والدین می تواند الگوی خوبی برای کودکان باشد.

8. گفتگو درباره خطرات آنلاین: کودکان را در مورد خطرات احتمالی اینترنت و چگونگی محافظت از خود آموزش دهید. به آنها بیاموزید که هرگز اطلاعات شخصی خود را به اشتراک نگذارند و در صورت مواجهه با محتوای نامناسب، با شما صحبت کنند.

با انجام این اقدامات می توان به کودکان کمک کرد تا در یک محیط آنلاین امن تر قرار گیرند و توانایی تفکر انتقادی درباره محتوایی که با آن مواجه می شوند را تقویت کنند.

9.ایجاد محیط امن:

- فضایی را برای بحث و گفتگو فراهم کنید، تا فرزندان بتوانند آزادانه احساسات و نگرانی های خود را با شما در میان بگذارند.

مجتبی دشتی

10.محدودیت زمان استفاده:

- زمان استفاده از دستگاه های دیجیتال را محدود کنید تا از بروز مشکلات ناشی از استفاده بیش از حد، جلوگیری شود.

11.تشویق به فعالیت های غیردیجیتال:

- فرزندان خود را به شرکت در فعالیت های ورزشی، هنری و جمعی تشویق کنید تا وقت کمتری را در فضای مجازی بگذرانند.

12.ایجاد قوانین خانوادگی:

- قوانینی در مورد استفاده از اینترنت و دستگاه های دیجیتال در خانواده تعیین کنید و آن ها را به کودکانی که به سن درک این قوانین رسیده اند، بیاموزید.


برچسب‌ها: پورنوگرافی , پورن , کودکان , فرزندپروری

تاريخ : شنبه بیست و ششم مهر ۱۴۰۴ | 20:47 | نویسنده : مجتبی دشتی |

پرهام عامری نظریه های مرتبط با اعتیاد

نظریه های مرتبط با پدیده اعتیاد

مجتبی دشتی

جامعه شناسان و نظریه پردازان طی یکی دو قرن گذشته نظریات متفاوت و راهگشایی در زمینه انحرافات اجتماعی منتشر کرده اند که هر کدام با توجه به ساختار جامعه و شرایط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جوامع توسعه یافته و در حال توسعه می تواند تبیین کننده انحرافات و ارائه دهنده راه حل در این زمینه باشد.

در اینجا به هفت نظریه که به طور کلی می تواند تبیین کننده اعتیاد به مواد مخدر در جامعه ایران باشد به خصوص با توجه به اعتیاد در اقشار مختلف جامعه، اشاره می نماییم.

۱- نظریه انحرافات مرتون

نظریه انحرافات که متعلق به رابرت کی مرتون جامعه شناس مشهور آمریکایی می باشد، تبیین کننده پدیده اعتیاد در کشورهایی مانند ایران نیز می باشد. مرتون علت ریشه ای انحرافات را شرایط ساختی جامعه می داند و بر خلاف دورکیم معتقد است که فرد در جامعه به ارزش ها و هنجارها توجه زیادی ندارد و به جای اعتنا به آنها، هنجارها را در معرض انتقاد قرار می دهد.

به نظر وی دو ساخت اساسی در جامعه وجود دارد یعنی «اهداف نهادی شده» و «وسایل نهادی شده» که ارزش ها و امور مطلوب و شیوه های استاندارد کنش برای رسیدن به آن اهداف در جامعه است. تعامل بین این دو ساخت موجب بروز رفتارها و شخصیت های مختلف و گاه متناقض در جامعه می شود.

به نظر مرتون، چهار تیپ «مناسک گرا» یا «شعائر گرا»، «انزوا طلب»، «نوآور» یا «بدعت گذار» و «انقلابی» یا «شورشی» در کنار «همنوایان» معلول شرایط جامعه و برخورد این دو ساخت هستند که هر کدام شیوه خاص انطباق فردی با این دو ساخت است.

یکپارچگی و انسجام در جامعه هنگامی است که میان این دو ساخت اساسی تعادل وجود داشته باشد. اما اگر اهداف و ارزش های نهادی شده مانند منزلت و ثروت در جامعه تبلیغ شود و جامعه پذیری، ارزش ها و هنجارها، آموزش و پرورش و رسانه ها و تبلیغات برآن تأکید ورزند و در کنار آن وسایل دسترسی به این اهداف وجود نداشته باشد، تیپ های مختلف شخصیتی و رفتاری بروز و ظهور می یابند.

درباره پدیده اعتیاد به مواد مخدر دو تیپ انزوا طلب و بدعت گذار می توانند مورد توجه قرار گیرند. انزوا طلب، شیوه انطباقی فردی است که در آن، افراد به دلیل ناموفق بودن در دسترسی به اهداف اجتماعی سعی کرده اند خود را از جامعه دور نگهدارند.

شیوه نگرش منفعت جویانه را به طور کلی رها کرده اند و به این ترتیب هم ارزش های مسلط و هم وسایل مورد قبول دستیابی به آنها را رد می کنند. این افراد احتمالاً بارها تلاش کرده اند تا با شیوه های هنجاری به سمت اهداف اجتماعی حرکت کنند اما عدم توفیق مکرر آنها، باعث سرخوردگی و دور شدن از مسیر تبلیغ اهداف و وسایل استاندارد شده است.

برای تحلیل مسأله اعتیاد در ایران از منظر تئوری مرتون باید جامعه فعلی ایران را از بعد تغییر ارزش ها از سنتی و مذهبی به ارزش های مدرن مورد توجه قرار دارد. در کنار این مسأله تبلیغ مصرف گرایی، نابرابری های شدید اقتصادی، رشد روزافزون فقر و در نتیجه ارزشمند شدن ثروت در جامعه، تغییر نظام ارزشی جامعه را تشدید می کند.

در این شرایط تأکید بر اهدافی که وسایل دسترسی به آن به طور قانونی فراهم نیست نه فقط فرد فرد انسان ها بلکه کل نظام اجتماعی را دچار عدم تعادل و آشفتگی و نابسامانی می کند و بستر را برای ظهور رفتار انحرافی فراهم می کند. همین مسأله فرد را از جامعه و ارزش های آن جدا می کند و در اکثر موارد نیز وی را با ناکامی روبه رو می سازد که برای جبران ناکامی ها گرایش به مواد مخدر امری عادی است.

اما نوآورها هم در پدیده اعتیاد نقش دارند چه آنها اهداف نهادی شده و کسب منزلت و ثروت را دنبال می کنند اما نه با روش ها و هنجارهای عادی و پذیرفته شده که قاچاقچیان مواد مخدر و سوداگران مواد افیونی که نقش بسزایی در گسترش اعتیاد به مواد مخدر دارند نمونه بارز نوآوران و بدعت گذاران در جامعه می باشند.

به طور کلی از نظر مرتون، شرایط نابسامان اقتصادی و اجتماعی موجب گرایش به اعتیاد می شود و در اصل اعتیاد جرم نیست، نوعی بیماری اجتماعی است که اگر از ابتدای وقوع آن به فکر اصلاح و پیشگیری نباشیم ممکن است به دیگران نیز سرایت کند و بیماری عمومی و بحرانی اجتماعی پدید آورد.

در هر حال، این نظریه که در اصل میانبرد بوده، می توان به تبیین اعتیاد به مواد مخدر در جوامع بسیاری از جمله ایران بپردازد. چرا که منزلت و ارزش ثروت در چند ساله اخیر بسیار زیاد شده، در حالی که راه های رسیدن به آن بسیار کم است و براین مبنا قاچاق مواد مخدر و در کنار آن منزوی های بسیاری به وجود آمده اند که مأیوس و سرخورده به اعتیاد روی می آورند.

۲- نظریه برچسب زنی

نظریه برچسب زنی که توسط لمرت و بکر منتشر شد براین مبناست که انحراف، فرآیندی است که توسط آن برخی مردم موفق می شوند برخی دیگر را منحرف تعریف کنند.

در مورد اعتیاد، اولین بار کسی که از روی کنجکاوی، آزمایش یا سرخوردگی رو به مواد مخدر می آورد، اصلاً این عمل را اقدامی انحرافی نمی پندارد اما چون این کنش توسط افراد مهم دیگر چون دوستان، والدین، مقامات رسمی و پلیس و… انحراف تلقی می شود و با مجازات روبه رو می گردد، فرد برچسب بزهکار، منحرف و معتاد را از دیگران دریافت می کند و طرز رفتار دیگران با وی بر مبنای همین برچسب تنظیم می شود.

در نتیجه فردی که از ابتدای قصد عمل انحرافی و کجروی نداشته به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه خود نیز این برچسب را می پذیرد، تصویری جدید از خود می سازد و کنش وی با دیگران نیز بر مبنای همین برچسب تعریف و تنظیم می شود. این مسأله می تواند به انحرافات ثانویه و ناهمنوایی مداوم فرد در جامعه نیز منجر می شود.

مشاهدات و تحقیقات در ایران بر این مسأله گواه است که تلقی عمومی و نگاه حاکمان و سیاست پردازان از اعتیاد، مسأله ای شخصی و فردی است و فرد معتاد نیز مجرم تلقی شده و همیشه مورد سرزنش و نفرت است.

معمولاً افراد معتاد از جامعه طرد شده اند و با سخت ترین مجازات از سوی حکومت، خانواده و دوستان مواجه شده اند و همین برچسب مجرم بر معتاد وی را در عزلت و انزوا و دوری از جامعه قرارداده و این گونه افراد نیز هر روز سعی می کنند رفتار خود را با این برچسب وفق دهند که خطرات فراوانی برای فرد و جامعه در پی دارد.

پرهام عامری

۳- نظریه اختلال هنجاری

یکی از نظریاتی که بیشتر از دورکیم و پارسونز و به طور کلی کارکردگرایان وام گرفته شده نظریه اختلال هنجاری می باشد. بعد هنجاری ساختار اجتماعی در جامعه بسیار با اهمیت است که اگر در آن اختلال روی دهد، حس همبستگی و انسجام در جامعه را مختل کرده و فرد را از نظر الگوی رفتاری دچار مشکل کرده و آنومی را در وی تقویت می نماید که از این لحاظ گرایش به انحرافاتی چون اعتیاد به مواد مخدر اجتناب ناپذیر است.

این اختلال به صورت های مختلف در جامعه حضور پیدا می کند که به آنها اشاره می نماییم.

۱- قطبی شدن هنجارها؛ هنگامی که دو قطب مخالف یا جدا از همدیگر برای فرد هنجار فرستی کنند و توزیع جمعیت بر حسب میزان فشار هنجاری، نرمال نباشد، توزیع جمعیت دونمایی بوده و به جای اکثریت، اقلیت جامعه، متوسط هنجاری را درک کنند، قطبی شدن هنجاری ایجاد می شود. برای مثال اگر خانواده فرد را به هنجارهای سنتی و مذهبی دعوت کند و از سوی دیگر گروه دوستان، فرد را به مصرف مواد مخدر تشویق نماید، این مسأله ممکن است به نفع هر کدام از طرفین تمام شود که میزان اهمیت و احترام هر طرف در پذیرش هنجار مورد نظر از سوی فرد مؤثر خواهد بود.

۲- تضاد هنجاری؛ در برخی جوامع، اعضای جامعه به دو گروه تقسیم می شوند و هر گروه در فضای هنجاری متفاوت سیر می کند که این مسأله به ظهور دو مجموعه هنجار متفاوت می انجامد که ممکن است هنجارهای طبقه متوسط با طبقه حاکم، نسل امروز با نسل گذشته و یا گروه های مختلف با همدیگر متضاد باشد و در کنار این مسأله که گروه هایی ممکن است به انحرافات سوق پیدا کنند و هنجارهای غیر اخلاقی را رواج دهند.

۳- ناپایداری هنجاری؛ تناقض منطقی میان دو یا چند هنجار در یک نظام هنجاری موجب می شود که هر کدام از هنجارها براساس خرده فرهنگ های متفاوت بر مسأله خاصی تأکید کنند و فرد با ناپایداری هنجاری مواجه شود. در مورد اعتیاد برخی خرده فرهنگ ها که اعتیاد را امری مطلوب و منزلت بخش می دانند در ناپایداری هنجاری تأثیر فراوان دارند.

۴- ضعف هنجاری؛ هنگامی که احساس تعلق و تعهد نسبت به هنجارها پایین تر از میانگین لازم باشد و فشار هنجاری لازم وجود نداشته باشد، ضعف هنجاری ایجاد می شود که در این شرایط فرد الگوی رفتاری لازم برای کنش در جامعه را ندارد و با مشکلات جدی در این زمینه مواجه می شود و حتی ممکن است برخی انحرافات مانند اعتیاد به مواد مخدر را اصلاً انحراف تلقی نکند.

۵- بی هنجاری؛ بی هنجاری یا آنومی که تأخر هنجاری و خلأ هنجاری در جامعه است، بیشتر مخصوص جوامع در حال گذار است که فرد به دلیل تغییرات سریع فرهنگی و اجتماعی هیچ هنجاری را نمی شناسد و قبول ندارد و این مسأله عامل و نیز تشدید کننده پدیده هایی مانند اعتیاد است.

پرهام عامری

در مجموع جامعه ایران را می توان در چهار بعد اولیه، دچار ضعف و اختلال دانست که چنین روندی، فرد فرد ایرانیان را به تدریج دچار آنومی کرده و در فضای آنومیک و اختلال هنجاری وجود و گسترش انحرافاتی مانند اعتیاد اجتناب ناپذیر است.

۴- نظریه یادگیری

نظریه یادگیری یا فراوانی معاشرت که از سوی نسل دوم محققین شیکاگو مورد توجه قرار گرفت، با مطالعات قوم نگاری و مصاحبه و تحقیقات انسان شناسی اجتماعی به این عقیده رسید که جنایت و انحراف از طریق انتقال فرهنگی در گروه های اجتماعی واقع می گردد. «سادر لند» با این تحقیقات، خرده فرهنگ های گوناگون در شهرهای بزرگ را مورد توجه قرار داد و معتقد بود در برخی مناطق شهری، کجرفتاری در جریان کنش متقابل با دیگران آموخته می شود.

بخش اصلی یادگیری رفتار کجرو در اثر ارتباط صمیمی درون گروه انجام می گیرد و در جریان این یادگیری، تکنیک های ارتکاب جرم، توجیهات و انگیزه ها و گرایش ها آموخته می شود و الگوی رفتار انحرافی برای فرد مهم تر و ارزشمندتر از الگوی قانونی موجود تلقی می گردد و با توجه به فراوانی معاشرت، این رفتار به هنجار جا افتاده در فرد مبدل می شود.

این محققان نتیجه می گیرند که جامعه دارای سازمان های متفاوتی است که این سازمان ها در رفتار فرد تأثیر می گذارند و تنها زمانی رفتار انحرافی مانند اعتیاد به مواد مخدر آموخته می شود و رواج می یابد که توسط گروه های مختلف و خرده فرهنگ های متفاوت در معاشرت بین افراد انتقال یابد و به قول «هاوارد بکر» اگر فردی به تنهایی و بدون یادگیری از مواد مخدر استفاده کند نه تنها لذتی از آن نبرده، بلکه احساس نارضایت و وحشت نیز خواهد کرد.

بر مبنای این نظریه می توانیم در جای جای شهرهای بزرگی مانند تهران، خرده فرهنگ هایی را به خصوص در مناطق حاشیه ای مشاهده کنیم که اعتیاد را امری نه چندان ناهنجار تلقی می کنند و در اثر معاشرت جوانان و نوجوانان در رابطه های دوستی و خانوادگی و حتی در مدرسه این الگوی رفتاری آموخته شده و مورد تأیید قرار می گیرد، تا آنجا که اعتیاد به الگوی رفتاری مطلوب فرد بدل شده و از طریق معاشرت بیشتر، برای فرد درونی می گردد.

در اینجا می توانیم به این نظریه نکته دیگری نیز اضافه کنیم که تنها یادگیری، در مناطق حاشیه ای و در حال تغییر و تبدل صورت نمی گیرد و ما به خصوص در ایران نباید از یادگیری کجروی در دو مکان، یکی زندان و دیگری میهمانی ها و پارتی ها غافل شویم چرا که آمار و مشاهدات فراوانی در این زمینه وجود دارد که افراد زیادی پس از حضور در زندان به اعتیاد مبتلا می شوند و یا جوانان بسیاری در میهمانی ها و… برای کسب منزلت و عقب نماندن از دیگران، این رفتار را آموخته و به آن دچار می گردند که این مورد اصلاً متعلق به گروه های پارازیتی و حاشیه ای نیست و اعضای طبقه متوسط و حتی فرزندان نخبگان اقتصادی و سیاسی و فرهنگی را در بر می گیرد.

۵- نظریه اوقات فراغت

جرج زیمل یکی از جامعه شناسان کلاسیک آلمانی بود، که یکی از نظریات او درباره جامعه شناسی اوقات فراغت می تواند تبیین کننده رواج اعتیاد به مواد مخدر در جامعه باشد. به اعتقاد او در فرهنگ مدرن و در روند تاریخ جدید، آزادی فزاینده فرد از بندهای وابستگی شدید اجتماعی و شخصی ظهور می یابد، صورت های فرماندهی و فرمانبری نیز خصلت تازه ای به خود می گیرند و هیچ فردی تحت چیرگی تام دیگران در نمی آید.

انواع گسترده ای برای گذران فراغت وجود دارد که به فرد امکان می دهد خود را از دیگران متمایز سازد که روش ها و اعمال پرشتاب و مد این تمایز هویت شخصی را شکل می دهند.

بر این مبنا هر کس برای متمایز شدن، روش خاص پی می گیرد که ماجراجویی در زندگی مدرن را رواج می دهد. فرد در این فضا می کوشد تا از جریان های یکنواخت زندگی روزانه بیرون رود و در قلمرو فعالیتی با قواعد ویژه گام نهد.

بنابراین در جوامع مدرن و جوامعی که به سوی مدرنیسم گام بر می دارند و فرهنگ مدرن در آن تبلیغ شده، فرد در قلمرو اوقات فراغت، جهان عقلگرا، بوروکراتیک و افسون زدایی شده را کنار می نهد و فرصتی برای او فراهم می شود تا اجبارها و محدودیت های نظم اجتماعی را فراموش کند و به کنش غیرهنجاری دست زند.

با توجه به این دیدگاه، می توانیم به افراد آزاد و فردگرای امروزی اشاره کنیم که با توجه به ذات حیات مدرن، پا را فراتر از قید و بندها نهاده و جستجوگرانه و ماجراجویانه برای تفریح و گذر وقت، به اعتیاد روی می آورند و این امر را تنها تفریح و نوعی گذراندن اوقات فراغت ویژه و متمایز از دیگران می پندارند.

این نظریه می تواند تبیین کننده بسیار خوبی برای اعتیاد در اقشار مرفه و طبقات بالای جامعه باشد، چرا که آنان همیشه سعی می کنند در اعمال خود از دیگران متمایز باشند، حتی در تفریحات، گرچه این تفریح خاص، مصرف مواد مخدر باشد و به اعتیاد بینجامد.

۶- نظریه فرصت های نابرابر

«کلاوارد» و «اوهلین» از جامعه شناسانی هستند که بر پایه نظریه مرتون و بوم شناسی، به مسئله فراوانی فرصت های نابرابر پرداخته اند. آنها با تحقیقات خود متوجه شده اند که در مناطق خاصی که جوانان طبقه پایین در رقابت برای دستیابی به اهداف، ناموفق هستند و یا از قبل تلقی ناموفقیت می کنند. در حالی که جامعه آنان را به اهداف و ارزش ها تشویق می کند، این افراد نظام اجتماعی را مانع پیروزی و عامل شکست خویش می پندارند با استفاده از خشونت و شیوه های غیرقانونی خرده فرهنگ هایی را در این مناطق شکل می دهند.

نکته مهم اینجاست که همه این افراد در کاربرد شیوه های غیرقانونی و دستیابی به اهداف از راه های نامشروع موفق نمی شوند و همین نابرابری فرصت برای رفتار انحرافی، موجب ایجاد خرده فرهنگ های متمایز در این مناطق و در بین افراد کجرو می گردد.

دو گروه موفق تر بوده و دو نوع خرده فرهنگ کجرو و جنایتکار را تشکیل می دهند. اما افرادی که خرده فرهنگهای دوگانه(که یا به کجروی و دستیابی به اهداف از روش های غیرمشروع دست می یازند و یا خشونت گرا شده و به اموال شهری تجاوز می کنند) آنها را پذیرفته اند و هم در جامعه و هم در زاغه های زیرزمینی با ناکامی مواجه گشته اند، به خرده فرهنگ کناره گیر روی می آورند که شرط عضویت در آن علاقه به مصرف مواد مخدر است.

در ایران، افراد حاشیه ای و طبقات بسیار پایین که در سرقت و جنایت و فساد و فحشا شکست خورده اند، به زندان افتاده اند، بین گروه دوستان سرخورده و شکست خورده تلقی می شوند و بر مبنای نظریه فرصت های نابرابر، در نیل به اهداف غیرمشروع از دیگران عقب مانده اند، به خوبی قابل مشاهده می باشند که اکثر این افراد خرده فرهنگ کناره گیر را تشکیل می دهند و در انزوای خویش به اعتیاد روی می آورند.

مجتبی دشتی

۷- نظریه ناکامی منزلتی

جامعه شناس معاصر آمریکایی آلبرت کوهن که نظریه ناکامی منزلتی را از نظرات مرتون استخراج کرده، معتقد است طبقات پایین در جامعه از نظر دستیابی به منزلت دچار ناکامی هستند و این در حالی است که جامعه آنها را به کسب منزلت تشویق می کند و امکان دستیابی را در اختیار آنها قرار نمی دهد. طبقات پایین در جامعه پذیری، آموزش و پرورش و هنجارها و ارزش ها با تبلیغ خصایص و ارزش های طبقه متوسط روبرو هستند در حالی که از تحرک اجتماعی و حضور در این طبقه محروم هستند.

همین مسئله موجب احساس یأس، سرخوردگی و ناکامی در این طبقه شده و افراد را به خرده فرهنگ های بزهکاری در مکان های سکونت خویش متمایل می کند که این خرده فرهنگ ها معمولاً خصوصیاتی چون گرایش لذت جویانه، منفی نگری، میل به خشونت، آزادی و تنوع در کجرفتاری و استقلال و انسجام گروهی و میل به رفتار غیرمدنی دارد.

در ایران نیز به علت شکست و سرخوردگی جوانان در کسب منزلت و ارزش، ناچاراً افراد به خرده فرهنگ های بزهکار روی می آورند که در این خرده فرهنگ ها کجروی هایی مانند اعتیاد خود ارزش و راه حل و حتی راه رسیدن به منزلت تعریف می شود. میل به اعتیاد از این منظر نه با هدف سودمندگرایانه بلکه برای لذت جویی و کسب منزلت انجام می شود و ناکامی منزلتی چنین پدیده ای را در میان طبقه های پایین جامعه ایجاب و ایجاد مِی کند.

البته مسئله ای که اغلب نظریه ها از آن غافلند پدیده اعتیاد به مواد مخدر در میان طبقه های بالای جامعه است که اینگونه افراد نه انزواطلب هستند و نه مشکل زیستی و روانی دارند و نه با ناکامی منزلتی مواجه هستند.

بلکه معمولاً هر اقدامی برای تفریح و سرگرمی و وقت گذرانی و لذت جویی انجام می دهند که اعتیاد نیز برای آنها حکم چنین مسئله ای را دارد اما به تدریج با اعتیاد و وابستگی به مواد مخدر، فعالیت، مشارکت و تعهد اجتماعی خویش را از دست می دهند که البته این افراد کمتر منحرف محسوب می شوند چه به دنبال اعتیاد آثار اجتماعی چندانی در جامعه ندارند و شاید نتوان آنها را منحرف و کجرو محسوب کرد.


برچسب‌ها: پرهام عامری , مرتضی عامری , فرزندپروری , والدین سمی

تاريخ : چهارشنبه دوم مهر ۱۴۰۴ | 0:49 | نویسنده : مجتبی دشتی |

پرهام عامری فرزندپروری براساس طرحواره درمانی

پرهام عامری

فرزندپروری بر اساس طرحواره درمانی به والدین کمک می‌کند تا با درک عمیق‌تر از نیازهای خود و فرزندانشان، روابط سالم‌تری برقرار کنند. این رویکرد با شناسایی و اصلاح طرحواره‌های ناسازگار در والدین و کودکان، به بهبود رفتارهای هیجانی و ایجاد تاب‌آوری بیشتر در خانواده منجر می‌شود.

مبانی طرحواره درمانی در فرزندپروری:

  • شناخت طرحواره‌ها:

    طرحواره‌ها الگوهای فکری، احساسی و رفتاری هستند که در دوران کودکی شکل می‌گیرند و می‌توانند ناسازگار باشند.

  • نیازهای اساسی:

    طرحواره درمانی بر نیازهای اساسی عاطفی کودک، مانند امنیت، حمایت، خودمختاری، و ابراز وجود تأکید دارد.

  • سبک‌های فرزندپروری:

    طرحواره‌ها می‌توانند بر سبک‌های فرزندپروری والدین تأثیر بگذارند و منجر به الگوهای ناسازگار شوند. شناخت این الگوها برای اصلاح آنها ضروری است.

  • تغییر و ترمیم:

    با شناسایی طرحواره‌های ناسازگار، والدین می‌توانند با تغییر رفتارها و الگوهای خود، به ترمیم آسیب‌های احتمالی در کودکان کمک کنند و روابط سالم‌تری ایجاد کنند.

مزایای فرزندپروری با رویکرد طرحواره درمانی:

  • کاهش تعارضات:

    درک طرحواره‌ها و نیازهای اساسی به کاهش تعارضات و درگیری‌ها در خانواده کمک می‌کند.

  • بهبود ارتباط:

    با ایجاد فضایی امن و حمایتی، ارتباط والدین و فرزندان بهبود می‌یابد و اعتماد به نفس در کودکان افزایش می‌یابد.

    پرهام عامری

  • افزایش تاب‌آوری:

    با اصلاح طرحواره‌ها و یادگیری مهارت‌های مقابله‌ای سالم، تاب‌آوری در برابر مشکلات و چالش‌ها در کودکان تقویت می‌شود.

  • رشد سالم:

    فرزندپروری مبتنی بر طرحواره درمانی به رشد سالم و متعادل کودکان کمک می‌کند و آنها را برای مواجهه با چالش‌های آینده آماده می‌سازد.

راهکارهای عملی:

  • آموزش و آگاهی:

    والدین باید در مورد طرحواره‌ها و نیازهای اساسی کودکان آموزش ببینند.

  • ارزیابی طرحواره‌ها:

    با کمک مشاوران متخصص، طرحواره‌های ناسازگار خود و فرزندان را شناسایی کنند.

  • تغییر رفتارها:

    با تغییر الگوهای رفتاری و سبک فرزندپروری، به سمت روابط سالم‌تر حرکت کنند.

  • مشاوره:

    در صورت نیاز، از کمک مشاوران و متخصصان طرحواره درمانی استفاده کنند.

با به‌کارگیری این رویکرد، والدین می‌توانند به پرورش نسلی سالم، شاد و با اعتماد به نفس کمک کنند.


برچسب‌ها: پرهام عامری , مرتضی عامری , فرزندپروری , والدین سمی

تاريخ : دوشنبه هفدهم شهریور ۱۴۰۴ | 23:51 | نویسنده : مجتبی دشتی |

پرخاشگری کودکان پرهام عامری و مجتبی دشتی

کودکان در ابتدای تولد در نگاه والدین، مانند فرشته‌هایی هستند که بروز هیجان‌ خشم برای آن‌ها محال به نظر می‌رسد. همه ما می‌دانیم، تماشای فرشته‌های کوچکمان که در کسری از ثانیه تبدیل به موجودی عصبانی و آسیب‌زننده می‌شوند، چقدر سخت است. اولین باری که هر کودکی نمی‌تواند خشمش را مدیریت کند و آن را تبدیل به رفتار پرخاشگرانه‌ای می‌کند، والدین متعجب می‌شوند و نمی‌دانند نحوه درست رفتار با کودک پرخاشگر چیست.

دقیقا از زمانی که فرزند شما در یک مهمانی بزرگ، دست کودک دیگری را گاز می‌گیرد یا با لگد به او ضربه می‌زند، پیدا کردن یک روش برخورد صحیح به نظر دشوار می‌رسد. اگر عکس‌العمل شما در جهتی باشد که این رفتار پرخاشگرانه را تثبیت کند احتمالا چند سال بعد در منزل خود یا مدرسه بچه‌ها شاهد دعواهای فیزیکی کودکان خواهید بود. شاید رفتار با کودک پرخاشگر همراه با فریاد و عصبانیت آسان باشد، اما به یاد داشته باشید، کودک شما هم از پرخاشگری لذت نمی‌برد. در این مقاله همراه ما باشید تا تکنیک‌های موثر رفتار با کودک پرخاشگر را مرور کنیم.

پرهام عامری

تکنیک۱-برای مهار پرخاشگری کودک، قانون‌های محکم و ثابتی را تعیین کنید

کودکان باید بدانند چه رفتاری مجاز است و چه رفتاری مجاز نیست. اطمینان حاصل کنید که همه مراقبان کودک هم، از قوانینی که شما برای رفتار با کودک پرخاشگر تعیین کردید؛ تبعیت می‌کنند. به قانون‌های خود پایبند باشید. تا آن‌جا که ممکن است، هر بار به اقدامات پرخاشگرانه فرزندتان، یکسان پاسخ دهید. هرچه قابل پیش‌بینی‌تر باشید، زودتر الگویی را ایجاد می‌کنید که فرزندتان آن را تشخیص دهد و انتظارش را داشته باشد. در واقع ملاکی که کودکان مطابق با آن بازخورد مثبت یا منفی دریافت می‌کنند، همان قانون‌های خانه و خانواده یا اصول تربیتی شما است. به طور کلی در برابر کودک عصبی و پرخاشگر باید رفتاری قاطع داشته باشید تا در مواقع لزوم بتوانید به او نه بگویید.

تکنیک۲- راه‌های جایگزین پرخاشگری را به کودک معرفی کنید

یکی از راهکارهای مهم برای رفتار با کودک پرخاشگر و عصبی، ارائه راه‌های بهتر برای نشان دادن عصبانیت به کودک است. بچه‌ها می‌توانند مقداری از هیجان خشم خود را با لگد زدن به توپ، کوبیدن مشت به بالش، یافتن یک فرد بزرگسال برای میانجی‌گری اختلاف یا بیان احساس در قالب کلمات ساده مثل: «من واقعا عصبانی‌ام چون کتابمو به زور گرفتی.»، تخلیه کنند. ورزش، رقصیدن یا پیاده‌روی نیز ممکن است کمک‌کننده باشد. تشویق کودک به انجام کارهایی که از آن‌ها لذت می‌برد یا او را آرام می‌کند(مثل نقاشی کردن، راه رفتن، وقت گذراندن با حیوان خانگی، گوش دادن به موسیقی، کتاب خواندن، صحبت کردن با یک دوست امن، خوردن یک نوشیدنی سرد یا یک دمنوش و…) می‌تواند به تسلط مجدد او به اعصابش کمک کند.

در این راهکار، هدف این است که به فرزندتان بیاموزید احساسات خود را بشناسد، درک کند و در عین حال گزینه‌های دیگری را برای ابراز آن‌ها در نظر بگیرد. همچنین می‌توانید به او پیشنهاد کنید، از موقعیت‌ها و افرادی که او را خشمگین می‌کنند دور شود تا زمانی که بتواند راه بهتری برای پاسخ‌گویی محترمانه پیدا کند. توضیح دهید به جای این که اجازه دهد مشت‌هایش برای ضربه زدن به دیگران و وسایل، تصمیم بگیرند با مغزش به این رفتار فکر کند.

تکنیک۳- برای کاهش پرخاشگری کودک به او خودکنترلی را آموزش دهید

گاهی اوقات برای کنترل پرخاشگری کودک نیاز است به آن‌ها آموزش دهید. کودکان، توانایی ذاتی برای کنترل و مدیریت رفتار خود را ندارند. باید این مهارت، به آن‌ها آموزش داده شود. آموزش خودکنترلی به بچه‌ها، میزان رفتارهای پرخاشگرانه آن‌ها را کاهش می‌دهد. کودک به راهنمایی والدین نیاز دارد تا بتواند احساسات خود را تحت کنترل داشته باشد و قبل از هر رفتاری، به علت، انگیزه و پیامد آن فکر کند. شما می‌توانید همچنین راه هایی برای مدیریت احساسات به کودک پیشنهاد کنید.

به طور مثال آموزش مهارت حل مسئله به کودکان می‌تواند یکی از موثرترین راهکارهای رفتار با کودک عصبی باشد. به فرزند خود بیاموزید که بیش از یک راه برای حل هر مشکل وجود دارد و ارزیابی چندین راه حل بالقوه قبل از شروع تمام کارها مفید است. بنابراین، او را تشویق کنید تا حداقل ۳ راه ممکن برای حل یک مسئله را قبل از تصمیم‌گیری در مورد این که چه کاری انجام دهد، بررسی کند.

برای نمونه اگر دوستش به او توهین کرده است ۳ راه احتمالی از او بخواهید. مثلا: او را کتک بزند، به او قاطعانه بگوید کارش اشتباه است و حق ندارد دیگر، این گونه صحبت کند و با والدین یا معلم این موضوع را در میان بگذارد. مزایا و معایب هر کدام از این راه‌ها را بررسی کنید و توضیح دهید کم‌کم خودش باید بتواند در مواقعی که عصبانی می‌شود، کم آسیب‌ترین روش را انتخاب کند.

پرهام عامری

تکنیک۴- محرک‌های پرخاشگری کودک را شناسایی کنید

شما می‌توانید برای رفتار با کودک پرخاشگر خود، برخی از الگوهای زمانی و مکانی که فرزند شما، پرخاشگرانه رفتار می‌کند را مشخص کنید. بررسی کنید پرخاشگری و عصبانتیت کودک کجا اتفاق می‌افتد؟ خانه؟ مهدکودک؟ مرکز خرید؟ آپارتمان مادربزرگ؟ یا فرقی نمی‌کند در هر جایی که فرزند شما در آن قرار دارد این اتفاق می‌افتد؟ اگر فقط در یک محیط اتفاق می‌افتد، ممکن است ویژگی‌ آن محیط (به عنوان مثال: شلوغ بودن زیاد، داشتن نور زیاد، خیلی گرم بودن یا سرد بودن، و… ) این رفتار را تحریک می‌کند.رویدادهایی مانند تغییر اتاق کودک، جابه‌جایی خانه، به دنیا آمدن نوزاد جدید یا از دست دادن حیوان خانگی. هر کدام از این تغییرات می‌تواند باعث شود کودک شما احساس ناامنی کند و کمتر قادر به کنترل رفتار خود باشد.

این‌ موارد محرک‌های رایج برای رفتار پرخاشگرانه در کودک هستند و به شما یک الگوی کلی از بروز پرخاشگری کودکتان می‌دهند. این الگو به شما کمک می‌کند بفهمید که دلیل احتمالی رفتار فرزندتان چه می‌تواند باشد. می‌توانید از این اطلاعات برای به حداقل رساندن محرک‌های پرخاشگری یا رفتار با کودک پرخاشگر خود استفاده کنید.

برای مثال ممکن است متوجه شوید که فرزندتان در زمان‌هایی مانند تعطیلات یا انتظار برای شروع کلاس‌ها، پرخاشگری بیشتری نشان می‌دهد. شاید در این حالت نیاز داشته باشد موقعیت‌ها کمی ساختارمندتر باشند یعنی برنامه‌ریزی برای چنین زمان‌های آزادی وجود داشته باشد. احتمالا با چند راهکار ساده پرخاشگری کودک در این زمینه کاهش یابد. به طور مثال او می‌تواند در این زمان‌ها همراه با یک دوست مورد اعتماد شما، برای تعطیلاتش برنامه‌ریزی کند یا می‌تواند به کمک شما فهرستی از فعالیت‌های سرگرم‌کننده را تهیه کند یا حتی به عنوان یک دستیار به معلم خود برای آماده‌سازی کلا‌س‌ها کمک کند. همه این موارد در اجرای یک راهکار موثر برای رفتار با کودک پرخاشگر به شما کمک می‌کند.

تکنیک۵-در کنترل خشم، الگوی کودک پرخاشگر باشید

اگر اجازه می‌دهید فرزندانتان شاهد درگیری‌هایی باشد که در خانه شما به وجود می‌آیند؛ حل شدن چالش‌ها به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز را نیز به او نشان دهید. کودکان از بزرگسالان تقلید می کنند. روشی که شما خشم و ناامیدی خود را کنترل می‌کنید، بر فرزندتان تاثیر می‌گذارد. برای رفتار با کودک پرخاشگر از مهارت‌های مقابله‌ای مثبت(مانند انجام کاری که شما را آرام می‌کند یا دور شدن از یک موقعیت برانگیزاننده خشم) بهره بگیرید و احتمالا فرزندتان در موقعیت‌های مشابه نیز همین کار را می‌کند.

دقت کنید در رفتار با کودک پرخاشگر مهم نیست چقدر عصبانی هستید، هرگز فریاد نکشید، کتک نزنید یا به فرزندتان نگویید که چه بچه بدی است. زمانی که با پرخاشگری، فرزندتان را وادار به تغییر رفتارش می‌کنید، او می‌آموزد که پرخاشگری کلامی و فیزیکی راه حلی برای زمان‌هایی است که عصبانی شده است. در عوض، با کنترل خلق و خوی خود و حفظ آرامش، الگوی خوبی برای فرزندتان باشید.

تکنیک۶-نسبت به پرخاشگری کودک عکس‌العمل فوری نشان دهید

بهترین رفتار با کودک پرخاشگر این است که وقتی فرزندتان را در حال پرخاشگری می‌بینید فورا او را متوقف کرده و پیامد‌های رفتارش را به او گوشزد کنید. این که صبر کنید تا برای بار سوم برادرش را بزند و بعد بگویید: «این رفتار درستی نیست! بسه!» تاثیری نخواهد داشت.

حتی می‌توانید کودک را برای مدت کوتاهی از موقعیت خارج کنید به طور مثال برای یک کودک پیش دبستانی، ۳یا ۴ دقیقه کافی است. برای یک کودک بزرگتر، با صلاحدید روانشناس فرزندتان می‌توانید در پاسخ به طغیان‌های پرخاشگرانه، امتیازی را برای او کم یا حذف کنید. مثلا: وقت تلویزیون دیدنش کاهش یابد یا پول توجیبی یک هفته‌اش قطع شود. دادن بازخورد به این دلیل است که او رفتار خود را با پیامد آن مرتبط کند و بفهمد که اگر ضربه بزند یا فریاد بکشد، ممکن است چیزی را که دوست دارد از دست بدهد.

پرهام عامری

تکنیک۷- درباره رفتار پرخاشگرانه کودک با او صحبت کنید

یکی از درست ترین شیوه‌ها در رفتار با کودک پرخاشگر این است که با او ، درباره علت پرخاشگری‌اش صحبت کنید. اجازه دهید فرزندتان کمی آرام شود سپس با آرامش درباره آن چه اتفاق افتاده حرف بزنید. بهترین زمان برای انجام این تکنیک در زمینه رفتار با کودک پرخاشگر، پس از آرام شدن او و قبل از این است که همه چیز را فراموش کند. این زمان در حالت ایدئال، ۳۰ دقیقه تا ۱ ساعت بعد از رخ دادن پرخاشگری کودک است. از او بپرسید که آیا می‌تواند توضیح دهد که چه چیزی باعث طغیان او شده است. مثلا: «فکر می‌کنی چرا این‌قدر از دست دوستت عصبانی شدی؟»

به کودک توضیح دهید که عصبانی شدن کاملا طبیعی است، اما هل دادن، ضربه زدن، لگد زدن یا گاز گرفتن، مورد تایید شما نیست. اگر فرزندتان نمی‌خواهد این موضوع را با شما در میان بگذارد، ممکن است با یک حیوان خانگی، عروسک یا دوست خیالی خود احساس راحتی کند. در این صورت شما می‌توانید این تکنیک را به وسیله‌ یک بازی نمادین همراه با عروسک‌ها یا حیوانات اجرا کنید.

تکنیک۸- به جای رفتار پرخاشگرانه، روی رفتار خوب کودک تمرکز کنید

روانشناسان کودک اذعان می‌کنند یکی از راهکارهای کلیدی برای رفتار با کودک پرخاشگر این است که والدین توجه مثبت خود را در زمان‌هایی که کودک رفتار خوبی دارد به او نشان بدهند. مثلا وقتی که او به جای کشیدن تبلت از دست برادرش، نوبت را برای بازی کردن رعایت می‌کند، او را تحسین کنید و به او بگویید که چقدر به این رفتار او افتخار می‌کنید. حتی زمانی که کاری غیرعادی انجام نمی‌دهد به او توجه مثبت نشان دهید. اگر زمان شام رفتارش عاری از هر گونه پرخاشگری است، بگویید: «من واقعا رفتارتو موقع شام دوست دارم». به فرزندتان نشان دهید که خودکنترلی و حل تعارض رضایت‌بخش‌تر است و نتایج بهتری از هل دادن یا کتک زدن بچه‌های دیگر دارد.

تکنیک۹-در هر مرحله کنترل پرخاشگری، کودک را تشویق کنید

یک جدول مخصوص روی یخچال یا روی دیوار اتاق خواب کودک بزنید و زمانی که موفق شد عصبانیتش را کنترل کند، با یک برچسب رنگی به او جایزه بدهید. حدود ۲/۵ تا ۳ سالگی بهترین سن برای استفاده از این روش در برخورد با کودک پرخاشگر است. در این سن، برخی از کودکان شروع به درک مفهوم پاداش می‌کنند و احتمالا با چیزی به سادگی یک برچسب انگیزه می‌گیرند. همچنین به رفتار خوب بچه‌ها پاداش دهید، همیشه هدیه و جایزه لازم نیست. تعریف و تمجید به تنهایی قدرتمند هستند. روی اهداف مالی یا مادی تمرکز نکنید. در عوض، جوایزی مانند نیم ساعت وقت ویژه برای بازی کردن با دوستانش، در نظر گرفتن یک حق انتخاب ویژه در مورد شام خانواده یا فیلمی که در شب خانواده قصد دارند تماشا کنند، از جمله راهکارهای موثر در زمینه رفتار با کودک پرخاشگر است.

تکنیک۱۰- مسئولیت‌پذیری در برابر پرخاشگری را به کودک آموزش دهید

اگر پرخاشگری فرزندتان به اموال کسی آسیب می‌زند یا باعث مشکلی می‌شود، او باید کمک کند تا دوباره آن را اصلاح کند. این یک تکنیک مهم در زمینه رفتار با کودک عصبی است. برای مثال، او می‌تواند اسباب‌بازی شکسته خواهرش را، خودش به هم بچسباند، یا فرش را از تمام خرده بیسکوئیت‌هایی که با عصبانیت پرتاب کرده است، تمیز کند.

در رفتار با کودک پرخاشگر، این عمل را نه به عنوان یک تنبیه یا مجازات، بلکه نتیجه طبیعی یک اقدام پرخاشگرانه معرفی کنید. مثلا بگویید: این کاری است که هر کسی، در صورت شکستن چیزی، باید انجام دهد. همچنین مطمئن شوید که فرزندتان متوجه می‌شود که باید در صورت انجام این نوع رفتار، عذرخواهی کند. عذرخواهی او ممکن است در ابتدا غیرصادقانه به نظر برسد، اما این درس را در نهایت یاد می‌گیرد که یکی از قسمت‌های عذرخواهی صحیح، علاوه بر پذیرفتن اشتباه، ارائه پیشنهاد برای جبران آسیب است.

تکنیک۱۱- تسلیم عصبانیت یا رفتار پرخاشگرانه کودک نشوید

در مسیر رفتار با کودک پرخاشگر، این موضوع را فراموش نکنید که قانون‌های شما در اکثر مواقع قابل تغییر نیست مگر شرایط خاصی پیش بیاید. تغییر اصول تربیتی در موقعیت‌های مختلف، کاری اشتباه است. به عنوان مثال: اگر فرزند شما در سوپر مارکت برای خرید یک خوراکی خاص شروع به لگد زدن به شما می‌کند، تسلیم پرخاشگری او نشوید و آن را نخرید. دریافت خوراکی در این موقعیت پاداش‌دهنده است و رفتار نامناسب او را تقویت می‌کند. در واقع تسلیم خواسته کودک شدن از موارد ممنوعه در زمینه برخورد با کودک پرخاشگر است.

تکنیک۱۳- مشاهده خشونت مجازی را برای کودک به حداقل برسانید

هرگز تاثیر بازی‌های رایانه‌ای خشن بر کودکان و شبکه‌های اجتماعی را دست‌کم نگیرید. این روزها در شبکه‌های اجتماعی، انواع پرخاشگری در قالب ویدئوهای آزار و اذیت دیگران، کامنت‌های توهین آمیز، موسیقی‌های اعتراضی (مثل رپ) یا اخبار جرم و جنایت به اشتراک گذاشته می‌شود. همچنین گاهی اوقات فیلم‌ها یا بازی‌های دیجیتالی مملو از فریاد، تهدید، هل دادن و کتک زدن هستند و برای کودکان در نظر گرفته نشدند. یکی از اثرات منفی حضور زودهنگام کودکان در شبکه‌های اجتماعی، تماشای این گونه فیلم‌ها و انیمیشن‌های نامناسب یا انجام این بازی‌ها برای کودکان، یادگیری و عادی‌سازی پرخاشگری است. بنابراین سعی کنید علاوه بر نظارت بر هر کدام این موارد در مورد زمان استفاده کودکتان از آن‌ها، دقت کنید. به خصوص اگر او مستعد پرخاشگری است.

آکادمی اطفال آمریکا، والدین را تشویق می‌کند که رسانه‌های مناسب سن کودکان را برای این کار انتخاب کنند و مدت زمان استفاده از صفحه‌های نمایش مختلف را به ‍۱ ساعت در روز محدود کنند. این سازمان همچنین از والدین می‌خواهد برای نظارت بیشتر،َ با فرزند خود فیلم‌های مناسب آن‌ها را تماشا کنند و در مورد آن صحبت کنند.

اگر تصمیم دارید روی بازی‌های کودک خود هم نظارت داشته باشید، بهتر است اپلیکیشن‌هایی را که برای کودکان و با هدف ارتقای مهارت‌های آن‌ها ساخته شده‌اند را در اختیارشان بگذارید. در اپلیکیشن همبازی شما می‌توانید یک شهربازی مجازی را در اختیار فرزندتان قرار دهید؛ بدون این که نگران باشید این بازی‌ها تاثیر منفی بر آن‌ّها داشته باشند. در واقع کار نظارتی، از عهده‌ شما برداشته شده و توسط روانشناسان این برنامه انجام می‌شود تا هر بازی از ابعاد مختلف بررسی شود.

پرهام عامری

بار کنترل پرخاشگری فرزندتان را به تنهایی به دوش نکشید

در این مقاله تلاش کردیم راهکارهای مختلفی برای رفتار با کودک پرخاشگر ارائه دهیم، اما برخی از کودکان بیشتر از بقیه مشکل پرخاشگری دارند. اگر رفتار پرخاشگرانه کودک شما مکرر و شدید است، در مدرسه و سایر فعالیت‌های او تداخل ایجاد می‌کند و منجر به حملات فیزیکی می‌شود، با روانشناس کودک مشورت کنید. با هم می‌توانید ریشه مشکل را پیدا کنید. گاهی اوقات یک اختلال یادگیری یا رفتاری تشخیص داده نشده پشت پرخاشگری و عصبانیت کودک است یا گاهی پرخاشگری به مشکلات خانوادگی یا عاطفی مربوط می‌شود.


برچسب‌ها: پرهام عامری , مرتضی عامری , فرزندپروری , والدین سمی

تاريخ : چهارشنبه پنجم شهریور ۱۴۰۴ | 23:46 | نویسنده : مجتبی دشتی |

مرتضی عامری فرزندپروری

سبک های فرزند پروری

مجتبی دشتی

به مجموعه‌‌ای از روش‌ها، تعاملات، آموزش‌ها و رفتارهایی که والدین برای تربیت فرزندان خود استفاده‌ می‌کنند فرزندپروری گفته می‌شود. در واقع فرزندپروری نحوه ارتباط بین کودک، پدر و مادر است که نتیجه آن تریبت و رشد فرزندان خواهد بود. برای اینکه در آینده فرزندان با سلامت روان و موفق‌تر داشته باشید انتخاب سبک فرزندپروری درست کمک زیادی به شما خواهد کرد. در این مقاله می‌خواهیم در مورد انواع سبک های فرزند پروری و همچنین معرفی بهترین سبک تربیت کودک صحبت کنیم.

اولین قدمی که والدین برای انتخاب فضای مؤثر و مثبت برای تربیت فرزندان خود باید داشته باشند، شناخت افکار، احساسات و به طور کلی آگاهی از خودشان است. سبک فرزندپروری به نحوه و کیفیت تعامل بین والدین و کودکشان گفته می‌شود که تحت تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و تربیتی خود والدین هست.
به تعداد خانواده‌هایی که وجود دارد سبک‌های فرزندپروری مختلف داریم ولی به طور کلی تقسیم‌بندی‌ای در مورد سبک فرزندپروری انجام شده که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم. برای آشنایی با مقوله ” روانشناسی کودک ” و نابغه پروری میتوانید مقالات مایندولوژی را مطالعه نمایید.

تعریف فرزند پروری

فرزندپروری یا پرورش کودک روند یا جریانی از حمایت و ترقی بخشیدن از لحاظ فیزیکی، عاطفی، اجتماعی و توسعه فکری یک کودک از دوران کودکی تا دوران بزرگسالی است. فرزندپروری به پیچیدگی های تربیت کودک نه فقط برای یک رابطه بیولوژیکی اشاره دارد. فرزند پروری به معنای رفتارهایی نظیر: تربیت و پرورش، ارضای نیازها، مراقبت، آموزش و ارتباط سالم در قبال فرزندان است.

سبک یا اتخاذ روش هایی خاص برای پرورش فرزندان نشان دهنده نوع نگرش والدین آنان نسبت به فرزندان، قوانینی که معیار می‌‌دانند و همینطور شناخت و آگاهی آنان از مسئله تربیت است. سبک‌های فرزندپروری با توجه به دوره زمانی تاریخی، نژاد / قومیت، طبقه اجتماعی، اولویت و سایر ویژگی های اجتماعی متفاوت است. بعلاوه بر این، تحقیقات پشتیبانی می‌کند که سابقه والدین چه از نظر دلبستگی و چه از نظر آسیب‌شناسی روانی والدین، به ویژه در پی تجارب نامطلوب، می تواند به شدت بر حساسیت والدین و نتایج کودک تأثیر بگذارد.

بنابراین این روش ‌ها نقش مهمی درسلامت روان فرزندان خواهند داشت. با توجه به تحقیقات انجام شده برروی روابط فرزندان و والدین به نکاتی مشترک در سبک فرزند پروری در بین خانواده ها برخوردیم که هر کدام از این سبک ها در زمینه های بیان احساسات، انتظارات، نظم و ارتباط باهم متفاوتند و این نکته را یادآور می ‌شود که به طور کلی ارتباط هر خانواده با فرزندانش منحصربه فرد است.

انواع سبک‌ های فرزند پروری در روانشناسی:

انواع سبک فرزند پروری نمایانگر کلی احساسات در خانه است. پژوهشگران چهار نوع سبک فرزند پروری را معرفی می ‌کنند که عبارتند از:

  1. سبک مستبدانه: دارای کنترل بالا و محبت کم.
  2. سبک سهل گیرانه: دارای کنترل کم و محبت زیاد.
  3. سبک طرد کننده: دارای کنترل کم و محبت کم.
  4. سبک مقتدرانه: دارای کنترل زیاد و محبت زیاد.

۱. سبک فرزند پروری مستبدانه:

خانواده‌ها در این سبک ارزش زیادی برای انضباط قائل هستند قوانین محکمی را برای فرزندان تنظیم می‌کنند واگر فرزندان از این قوانین اطاعت نکنند، تنبیه می‌شوند. در این سبک والدین انتظارات بالایی از فرزندان خود دارند و ارتباط راحت بین کودک و مادر وجود ندارد. بسیاری از مخالفان این سبک بروز رفتارهای بزهکارانه مثل سیگار کشیدن، مصرف مشروبات و مواد، فرار از مدرسه، نمرات پایین در مدرسه و … را علت این سخت‌گیری والدین می‌دانند.

به عنوان نمونه والدین در این سبک به فرزند خود می‌گویند: اگر نمره بد بگیری تو را کتک می‌زنم و یا اگر اطاقت را مرتب نکنی وسایلت را بیرون می‌ریزم به طور کلی در این سبک والدین فقط از تهدید و تنبیه استفاده‌ می‌کنند و در این روش خبری از تشویق نیست.

۲. سبک سهل‌گیرانه:

در این سبک والدین محدودیت‌های مشخصی برای فرزندان خود ندارند. در واقع هیچ نوع قانونی برای کنترل و محدودیت کودک وجود ندارد. اگر هم وجود داشته باشد بسیار کم و قابل انعطاف است. اجازه تصمیم‌گیری به عهده فرزندان می‌باشد. چنین والدینی دوست داشتنی و مهربان هستند. اگرچه متخصصان مخالف این سبک می‌باشند ولی کودکان آن را می‌پسندند.

مطالعات نشان داده‌اند که چاقی، اضافه وزن و خراب شدن دندان‌ها بیشتر در این کودکان دیده می‌شود و همچنین این کودکان در دوره تحصیلی خود استرس بیشتر و سلامت روان کمتری دارند. نمونه از این سبک فرزندپروری: فرزندان شما به مدرسه نمی‌روند و شما این اجازه را به او می‌دهید و منتظر می‌مانید خودش عواقب کارش را ببیند.

مجتبی دشتی

۳. سبک فرزند پروری طرد کننده:

در این نوع سبک نه ارتباط گرمی بین والدین و فرزندان برقرار است و نه اینکه از کنترل و هدایت فرزندان خبری هست. والدینی که از این سبک استفاده‌ می‌کنند معمولاً به بچه‌ها بی تفاوت هستند، مسائل بچه‌ها برایشان اهمیتی ندارد. اطلاعات کمی در مورد وضعیت کودکان خود دارند. انتظار دارند که کودک خودش بزرگ شود. بچه‌های این والدین معمولاً عملکرد تحصیلی‌شون افت می‌کند و ممکن است در آینده افراد اجتنابی شوند. در این سبک والدین خیلی در زندگی کودک حضور ندارند.

نمونه‌ای از این سبک فرزندپروری تک والد‌هایی هستند که دو شیفت کار می‌کنند فرزند خود را بسیار کم می‌بینند. فرصتی برای بازی با فرزنشان ندارند. اطلاعات در مورد علاقه و دوستان فرزند خود ندارند و کمتر با مدرسه و معلمان آنها در ارتباط هستند. این کودکان احساس دوست داشتنی نبودن و نادیده گرفته شدن می‌کنند.

ویژگی های سبک فرزند پروری طرد کننده

  • عدم سبک تربیتی خاصی
  • کودک اجازه انجام هرکاری را دارد بدون نظارت والدین
  • مراقبت و ارتباط کم
  • انتظارات بسیار کم
  • ممکن است والدین دچار اختلالات روانی همچون افسردگی و یا اعتیاد باشند

۴. سبک فرزند پروری مقتدرانه یا قاطع:

بسیاری از متخصصان رشد کودک و روانشناسان بر این باور هستند که بهترین و مؤثرترین سبک فرزندپروری ، قاطعانه است. والدین این سبک قوانین مشخص و محدودیت‌های واضح و پایدار دارند، از فرزندانشان انتظارات معقول و منطقی دارند. به سخنان کودک به درستی گوش می‌دهند و به او بازخورد‌های مثبت می‌دهند. فرزندانی با سلامت روان، اعتماد به نفس و موفق حاصل این سبک فرزندپروری هستند.

ویژگی های سبک فرزند پروری مقتدرانه

  • قوانین مشخص و توضیح علت آنان
  • ارتباط بالا
  • مراقبت و حمایت بالا
  • انتظارات و اهداف مناسب و به اندازه

از انواع سبک های فرزند پروری در روانشناسی، بهترین نوع آن که بروز خشونت، مصرف مواد و رفتارهای جنسی ناسالم در فرزندان کمتر دیده نمی‌شود همین سبک قاطع و مهربان والدین است. برای مثال شما به عنوان والد می‌توانید که فرزند ۸ ساله شما با اینکه درس خوانده ولی نمره‌ی کمی در درس املا گرفته، اول سعی می‌کنید او را به خاطر درس خواندنش تشویق کنید بعد به کمک فرزندتان ایراد نحوه درس خواندن او را بیابید.

انواع سبک های فرزند پروری مختلفی وجود دارد که هر یک از والدین از روش مخصوص به خود استفاده‌ می‌کنند. برای اینکه زندگی شاد، خانواده بدون تنش و فرزندان سالم و موفق داشته باشند با مراجعه به روانشناسان و متخصصان کودک و کمک گرفتن از آنها می‌توانید مناسب‌ترین روش فرزندپروری را انتخاب نمایید.

عواملی که تصمیمات حوزه‌ی تربیتی را تحت تأثیر قرار می دهند

  • طبقه اجتماعی
  • ثروت
  • فرهنگ
  • درآمد تأثیر بسیار مهمی در استفاده از روشهای والدین تربیت فرزند دارند.
  • ارزشهای فرهنگی در نحوه تربیت فرزند خود نقش اساسی دارند. با این حال ، با تغییر اوقات، شیوه های فرهنگی، هنجارهای اجتماعی و سنت ها، والدین همیشه در حال تکامل هستند

بهترین تکنیک فرزند پروری (2025)

برای داشتن یک سبک فرزند پروری نتیجه‌بخش و مطمئن رعایت معیار هایی مثل توجه به سن فرزندان (چرا که به‌ کار بردن یک سبک برای تمام سنین نتیجه بخش نخواهد بود)، درنظرگرفتن شرایط روحی و جسمی فرزندان و همینطور درنظر گرفتن شرایط روحی و جسمی والدین (چراکه والدینی که از سلامت روان برخوردار باشند و در محیط آرامی پرورش یافته باشند در تربیت موفق ‌ترخواهند بود)، بسیار حائز اهمیت است.

در ادامه به بررسی ویژگی‌ هایی درخصوص بهترین تکنیک فرزند پروری مناسب می ‌پردازیم:

  1. ارتباط صمیمی و دوستانه با فرزندان خود داشته‌باشید و در مورد آنچه فرزندانتان می‌بیند، یاد می‌گیرد و انجام می‌دهد و اینکه این چیزها روی او چه تأثیری می‌گذارد، خطوط ارتباطی باز داشته باشید
  2. آموزش مهارت نه گفتن
  3. از شرایط فرزندانتان و اطرافیان آنان از قبیل دوستان، معلمان و مربیان آگاهی داشته باشید.
  4. با احترام گذاشتن به فرزندانتان، احترام را به آنان بیاموزید
  5. اجازه دهید فرزندانتان مسئولیت هایی را بپذیرند
  6. باعث شکوفایی استعداد های آنان شوید و راه را برایشان نبندید
  7. به تغذیه فرزندانتان اهمیت بسیار زیادی بدهید
  8. تشویق رفتار مطلوب: ستایش و تشویق، توجه غیرکلامی، تسهیل فعالیتهای جذاب و درکل همواره با تشویق و تنبیه فرزندانتان را ارزیابی کنید و به آن‌ها مجال تغییر بدهید.
  9. به نیازهای آموزشی و رشد اولیه کودک خود علاقه مند شوید (به عنوان مثال بازی که باعث افزایش اجتماعی شدن، استقلال، انسجام، آرامش و اعتماد می شود) بنابراین برای فرزندانتان وقت بگذارید و اوقاتی را با آنان سپری کنید.
  10. درمورد وقایع، صادقانه ارتباط برقرار کنید، زیرا اصالت والدین که فرزندانشان را توضیح می‌دهند و به آنها کمک می‌کنند تا بفهمند چه اتفاقی می‌افتد و چگونه درگیر می‌شوند
  11. ثبات را حفظ کنید: والدینی که برنامه‌های روزمره خود را تنظیم می‌کنند، مزایایی را در الگوهای رفتاری فرزندان خود می‌بینند

و همچنین نکات کلی دیگری از قبیل

  • آموزش مهارتها و رفتارها: مثال خوب بودن ،آموزش اتفاقی، برقراری خیرخواهانه مهارت با بازی و سایر روش ها ، انتقال انگیزه ها و عواقب منطقی.
  • مدیریت رفتارهای نادرست: ایجاد قوانین و محدودیت های محکم، هدایت بحث، ارائه دستورالعمل های روشن و آرام، برقراری ارتباط و اجرای عواقب مناسب، استفاده از تاکتیک های محدودکننده مانند زمان آرام و وقت گذرانی با موضع مقتدرانه و نه موضعی اقتدارگرا.
  • پیش بینی و برنامه ریزی: برنامه ریزی پیشرفته و آمادگی برای آمادگی کودک در برابر چالش ها، یافتن فعالیت های درخشان و متناسب با سن، آماده سازی اقتصاد رمز برای عملکرد خود مدیریتی با راهنمایی، برگزاری بحث های بعدی، شناسایی مسیرهای رشد منفی احتمالی.
  • مهارت های خودتنظیمی: نظارت بر رفتارها (خود و فرزندان) ، تعیین اهداف مناسب رشد، ارزیابی نقاط قوت و ضعف و تعیین وظایف عملی، نظارت و جلوگیری از رفتارهای درونی و بیرونی.
  • مهارت های روحی و روانی : بازآفرینی و دلسرد کردن افکار غیر مفید (انحرافات ، جهت گیری هدف و ذهن اگاهی ) ، مهارت مدیریت استرس و تنش (خود و فرزندان)، ایجاد اظهارات و برنامه های مقابله ای شخصی برای موقعیت های پرخطر، ایجاد احترام و توجه متقابل بین اعضای سازمان خانواده
  • مهارت های ارتباط والدین و کودک: زمان گذرانده با کیفیت، ارتباطات مثبت و نمایش مهربانانه دلخوش.

مهارت فرزندپروری کودکان

  1. توجه کردن

    توجه کردن به کودک و اعمال او نظیر نوشتن رفتارها و توجه به تکرارشدن آن‌ها می ‌توانید متوجه شوید آیا کودکتان مشکلی دارد یا برخورد شما مفید بوده یا نه؟

  2. پاداش دادن

    تشویق و پاداش از مواردی است که باعث پرورش یک رفتار در کودکتان می‌شود این تشویق به صورت های کلامی، غیر کلامی و یا دادن پاداش مثل خوراکی مورد علاقه و… انجام می‌گیرد

  3. نادیده گرفتن

    نادیده گرفتن و بی اعتنایی به خواسته های نادرست کودک از روش هایی مؤثر در مفهوم این نکته است که چه خواسته هایی بی جا و نامقدور است و این بی اعتنایی به تدریج باعث خاموشی خواسته نامناسب می‌شود

  4. دستور موثر به کودک خود دادن

    دستور ها و قوانینی که قرار است به کودک خود بگویید به صورت جدا جدا و با فاصله باشد تا کودک سعی در انجام آن ها کند و فراموش نکند

  5. استفاده ی درست از محروم سازی موقت

    در هنگام رفتار نامطلوب کودک، محرکی را که برای او خوشایند است را تا زمانی که آن را رفتار را انجام ندهد و یا تکرار نکند حذف کنید، این فاصله زمانی مهم است اگر رعایت نشود کودک به این مسئله پی می‌برد که تاساعاتی بعد که والدین فراموش کردند دوباره به محرک خوشایند خود دسترسی پیدا می ‌کند.

مجتبی دشتی

فرزند پروری مثبت

این روش براساس ارتباط و توجه مثبت، باعث احتمال بیشتر در به دست آوردن مهارت ها و احساسات مثبت نسبت به خود و همچنین احتمال کمتر در مشکلات رفتاری فرزندان دارد.

راه هایی برای فرزندپروری مثبت وجود دارد که عبارتند از:

۱) مطمئن شدن از ایجاد محیطی امن و جالب

فراهم کردن محیط امن برای کودکان باعث آرامش بیشترآنان، کشف محیط خود، و سرگرم بودن در حالی که احتمال آسیب کم تری وجود دارد، می‌شود نیاز به محیطی امن برای شکوفایی استعداد ها و توانایی کودک، آموزش، رشد زبان و ذهن، تجربه حس کنجکاوی و آزمون و خطا بسیار حائز اهمیت است.

۲) ایجاد محیط مثبت آموزنده

والدین باید سعی در تشویق کودک به انجام کارهای خود به طورمستقل کنند تا‌ کودک یادبگیرد اما نظارت آنان بر کودک خود باید همیشگی باشد و هرموقع کودک نیاز به والدین و مراقبت آنان داشت در دسترس باشند و برای کودک خود وقت بگذارند.

۳) استفاده از نظم و انضباط قاطع

پیش گرفتن انضباطی قاتع مثل عکس العمل فوری نشان دادن نسبت به رفتار نادرست کودک، توضیح دادن علت نادرستی رفتار و ثبات داشتن، در تربیت کودک بسیار حائز اهمیت است چرا که با این کار کودک راه های کنترل کردن خود و درست و غلط را می‌آموزد، باید مسئولیت کارهای اشتباه خود را بپذیرد و از نیاز های دیگران مطلع می‌ شود.

مجتبی دشتی

۴) داشتن انتظار واقع بینانه

انتظارات والدین از فرزندان یکی از مواردی است که نوع نگرش آنان را به تربیت و فرزند خود مشخص می‌کند. داشتن انتظارات اشتباه در سنین اشتباه می‌تواند به کودک آسیب بزند، بنابراین والدین باید به این موضوع اهمیت ویژه ای قائل باشند

۵) به عنوان والد از خود مراقبت کنید

همانطور که این اعمال برای سلامت روان فرزندان مهم هستند، سلامت روان والدین نیز به همان اندازه حائز اهمیت است چراکه ارتباط مستقیم و متقابل بین آنان وجود دارد بنابراین والدین نیز باید در جهت شادمانی، آرامش و سلامت روان خود تلاش کنند و اقداماتی انجام دهند تا بتوانند فضای مناسب را برای فرزند خود نیز فراهم کنند.

اهمیت سبک های فرزند پروری

کسانی که از یک محیط منفی یا آسیب پذیر دوران کودکی می آیند (غالباً ناخواسته) رفتار والدین خود را هنگام تعامل با فرزندان خود تقلید می‌کنند. والدین با درک ناکافی از نقاط عطف رشد نیز ممکن است فرزندپروری مشکل آفرین را نشان دهند. شیوه های فرزندپروری در دوران انتقال زناشویی مانند جدایی ، طلاق و ازدواج مجدد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اگر کودکان نتوانند به اندازه کافی با این تغییرات سازگار شوند، در معرض پیامدهای منفی هستند (به عنوان مثال افزایش رفتار قانون شکنی، مشکلات در روابط همسالان و افزایش مشکلات عاطفی).

همچنین تحقیقات علمی نشان داده که برخلاف تفکر والدین در کم‌تر شدن توانایی پرورش فرزند با توجه به بزرگ تر شدن آنان، اجرای سبک فرزند پروری مناسب باتوجه به سن، در هرسنی از کودکی تا جوانی بسیار تأثیر گذار بوده و باعث دورماندن فرزندان از مشکلات، دردسر ها، عملکرد درست و موفق آنان می ‌شود. از آنجا که دوران نوجوانی دوران بسیار حساسی است و ممکن است والدین با رفتارها و عکس العمل های گوناگونی ازسوی فرزندانشان مواجه شوند در نظر گرفتن نکات زیر در پرورش و حفظ رابطه مناسب با فرزندان بسیار حائز اهمیت است.

  • تحقیر و سرزنش کردن های مکرر، داشتن بحث و جدال هایی شدید و یا کتک زدن آسیب بسیار جدی به روابط و فرزند وارد می‌ کند.
  • با نوجوان خود زیاد حرف بزنید و سعی در درک آنان داشته باشید
  • با دوستان نوجوان خود آشنا شوید و سعی کنید روابط و رفت و آمد خانوادگی با آنان داشته باشید
  • درباره افراد ناسالم، سودجو به آنان هشدار دهید
  • معنویت، ارتباط با خدا، معنا پیدا کردن در زندگی را به نوجوان خود آموزش دهید
  • با کوچک و بی ارزش شمردن احساسات و مشکلات نوجوان خود آن را تحقیر نکنید

مجتبی دشتی

کتاب آئین فرزندپروری به این موضوع اشاره می کند که تربیت فرزند موفق از مهم‌ترین وظایفی است که در درجه اول برعهده پدر و مادر و سپس مربیان و معلمان نهاده شده است، چرا که تربیت فرزند رابطه مستقیمی با صلاح و فساد جامعه دارد و اگر فرزندان در محیط خانواده، درست تربیت شوند از این ناحیه مشکلی برای جامعه پیش نمی آید. همچنین این کتاب فرزند پروری می‌گوید اگر فرزندانی با تربیت نادرست پا به عرصه‌ی اجتماع بگذارند، رفتار سوء آن در جامعه سرایت می کنند و تاثیر منفی برآن می گذارند.

برخی ازخانواده ها به خوبی می دانند که چگونه با فرزندان خود در شرایط مختلف رفتار کنند در مقابل، شاید عده‌ای از والدین نتوانند به خوبی با فرزندان خود ارتباط برقرار کنند. شاید در گذشته گمان می کردند که فرزندآوری یکی از مراحل ازدواج آنهاست و بسیار کم پیش می آمد که قبل از بچه دار شدن به نحوه‌ی فرزندپروری و ابعاد مختلف آن فکرکنند.

امروزه با گذشت زمان و با توجه به تفاوت های دنیای امروزی با زمان قدیم آگاهی داشتن از نحوه‌ی فرزندپروری و شیوه های درست تربیت کودک افزایش یافته است. زوج های جوان در جامعه ‌ی امروزی با توجه به بالا رفتن آمار طلاق و آسیب‌ هایی که خانواده و کودکان را تهدید می کند خودشان را در پذیرش توانایی پدر و مادر شدن نمی بینند و گاهی اغلب زوج ها اغلب از ترس اینکه نتوانند پدر و مادر خوبی باشند قید آن را برای همیشه می زنند. به همین منظور باید زوج ها با انواع سبک های فرزند پروری، شیوه های فرزند پروری و روش های مطلوب آن آشنا باشند تا بتوانند آن را برای تربیت فرزندان خود به کار ببندند.


برچسب‌ها: فرزندپروری , مرتضی عامری , مجتبی دشتی , کمپیتال دروس

تاريخ : جمعه پنجم بهمن ۱۴۰۳ | 0:50 | نویسنده : مجتبی دشتی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.